▓█♦OnYx♦█▓

زخمی عشق...

دوستان این شعر سوم از *فروغ فرخ نژاد* هستش...امیدوارم لذت ببرید...

می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه ی خویش

یه خدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه ی خویش

می برم، تا که در آن نقطه ی دور

شستشویش دهم از رنگ گناه

شستشویش دهم از لکه عشق

زین همه خواهش بیجا و تباه

می برم تا زتو دورش سازم

زتو ای جلوه امید محال...

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 21 بهمن 1389برچسب:زخمی عشق,فرغ فرخ نژاد,شعر,امید بی حاصل,ساعت 23:58 توسط فرزاد| |


Power By: LoxBlog.Com